طلب مزد نداریم ...
ما ازتو همین حال وصل را میخواهیم.
مزد خادم همان کنار ارباب بودن است.
مزد خادم همین یک دعای امام در حقش بس:
"اللهم بیّض وجهه و طیّب ریحه و احشره مع الابرار و عرّف بینه و بین محمّدوآل محمّد"
یک عمر دنبال "آمین" همین دعای امام باشیم می ارزد.
کسی که حسین را درک کرده باشد مزدش را کمتر از حسین نمی خواهد.
آن هم نه از دست هرکسی، فقط از دست خود حسین!
«به گدای تو اگر هر دو جهان را بخشند
رد کند، غیر تورا از تو تمنا نکند ...»
همین که از نام و رسم ارباب برایش خرج شده و زیر چتر امام آمده بالاترین مزد است.
شده خادمِ خادم امام.
همین اضافه شدن هزینه می خواهد: هزینه ی جوش خوردن به ارباب.
«به چشم پادشاهان ناز میکند پایم
که خاک راه غلامان حضرت یارم»
خادم همیشه با اربابش است.
اصلا خادم بی ارباب نمی شود، برای همین به او می گویند: خادم ارباب
همه ی عزت و آبرویش در گرو اضافه شدن به نام سیدالشهدا است.
اینجاست که قشنگ تر می شود نجوا کرد:
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است ...
همین افتخار خادمان را بس که به ارباب شناخته می شوند.
آیت الله بهجت(ره) می فرمودند:
"ما اجیر هستیم، مزدمان را خیلی وقت است که به ما داده اند.
مزد: ولایت اهل بیت است.
و تا آخر عمر هم خودمان را وقف شان کنیم می ارزد."
ما حقوقمان را گرفته ایم، حالا وقت کار است.
در مقام دوستی و عشق که این گونه سخن نمی گویند: مزد،حقوق ...
قصه، قصه ی تکلیف است.
اگر قرار بر مزد باشد"تو"باید مزد خادمی را بپردازی نه"محبوب"
این افتخار را همین طوری به هرکسی نمی دهند.
«به حشر هم که برانی مرا زخویش هنوز
از اینکه نام تو بردم، به تو بدهکارم»
.
.
.
طلب مزد نداریم همین مارا بس
اگر از مادرتان چند دعایی برسد ...
"برگرفته ازکتاب تاخدمت حسین"
زیبا بود...