عـ ـ ـ طـ ـ ـ ش

بـر مـشـامـم نـرسـد بـوی حــــــــرم مــیـمــیـرم ...

عـ ـ ـ طـ ـ ـ ش

بـر مـشـامـم نـرسـد بـوی حــــــــرم مــیـمــیـرم ...

درباره بلاگ
عـ ـ ـ طـ ـ ـ ش
پیوندها

۲۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۴۷

راه عـباس شدن «4»

السَلامُ عَلیکَ یَاابنَ اَمیرِالمُؤمِنین ...
همه ی افتخارات در کربلا فرزند علی بودن است؛
حتی درنشان افتخارگرفتن ازامام صادق علیه السلام 
همه مناداها به ابن امیرالمومنین راه میجوید:
علیک یاابن"امیرالمومنین"
جِئتُکَ یاابن"امیرالمومنین"
السلام علیک یاابالفضل العباس بن"امیرالمومنین"
واین راز غریبی است. در دیدار با او نام علی را زیاد باید گفت.
نام پدر در مقابل پسر طوفان آفرینی میکند
و چشمه های رحمت را زودتر به خروش می آورد.
باب ورود به قلب حسین علیه السلام، عباس است راه ورود به قلب عباس،
علی علیه السلام...
مادرش ام البنین هم همه افتخار عباس و برادرانش را فرزند علی بودن می دانست.
امام صادق عباس را به وصف پدر می ستاید، مادرش ام البنین نیز، 
و همه افتخارها را در این نام و اتصال به این مرام میدانند.
واین درس بزرگی است،نشان افتخار ازآن کسانی است که به علی علیه السلام ربطی پیداکنند.
باید چون عباس، علوی بود تا زندگیمان به توجهی از امام صادق علیه السلام روشن شود:
علیک یاابن"امیرالمومنین"
جِئتُکَ یاابن"امیرالمومنین"
السلام علیک یاابالفضل العباس بن"امیرالمومنین"
.
.
اَشهَدُ لَکَ بِالتَّسلیمِ والتَّصدیقِ والوَفاءِ والنَّصیحَةِ لِخَلفِ النَّبیِ صلی الله علیه وآله المُرسَلِ ......
درباره ی عناوین سه گانه ی «تصدیق، وفا، خیرخواهی» شک نیست که امام علیه السلام
منظورشان آن است که اباالفضل علیه السلام از والاترین درجات آن برخوردار بوده است،
چرا که از تسلیم وجودی او سرچشمه می یافت.
تصدیق او چون نسبت به حجت زمان ونهضت حضرتش سلام الله علیها درآن هنگامه ی خطیربود،
همان مقام حق الیقین است؛ همچنین است وفا و خیرخواهی او.
از آنجا که امام صادق بالاترین مراتب سالکان راه خدا را_که آن مقام تسلیمی است که لازمه آن،
مرتبت منیع حق الیقین است_برای اباالفضل علیه السلام برشمرده است،
لاجرم اعمالی که از او صادرشده براساس تصدیق و خیرخواهی بوده و آن ایثارگری اش در راه برادر،
نه از آن رو انجام گرفته که امام حسین برادرش یا فرزند رسول خداست،
بلکه آن تسلیم و تصدیق، وفا و خیرخواهی که با جانبازی خود آنها را اثبات نمود،
نبود مگر بدین خاطر که سیدالشهدا علیه السلام امام واجب الطاعه بود
و باید فرمایش اورا به سر و جان پذیرفت.  
تایید این مطلب:
آمدن عبارت «برای جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله» به دنبال آن سه منقبت است،
چراکه اگر  قمربنی هاشم بدان نیت عمل نمیکرد و اگر منظور امام این معنا نبود،
میفرمودند: "برای برادرت" یا "برای حسین" یا " برای فرزند امیرالمومنین"
پس این تعبیر که «برای جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله چنان نمودی» تنها نشانگر
آن است که اباالفضل علیه السلام بدان علت که برادرش امام واجب الطاعه بود،
در راهش جانبازی نموده است.
این صفتی است که جز صاحبان بصیرت و دارندگان همت بلند و بلند آوازگان کرامت و حُریت
بدان دست نیابند.
(ترجمه العباس/ ص 200)
.
.
ادامه دارد ...........  
عـــطـش ...

عـــطـش ...
۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۰۷

راه عـباس شدن «3»

اگر یک بزرگ، یک روز به شما سلام کند، با خود چه میگویید؟ شاید باخود بگویید:

چقدر مارا تحویل گرفتند، مثل اینکه ماهم کسی شدیم برای خودمان و حواسمان نیست!

اما اگر برایتان از یک نفر گفته شود که همه خوبان وحتی خدای همه خوبان عالم به او 

سلام میکند، آن هم نه گاه گاه، بلکه هر شب و صبح ...

شما چه تصوری از او پیدا خواهید کرد؟!

"سَلامُ الله و سَلامُ مَلائِکته المُقَرَّبین و اَنبیائِهِ المُرسَلین وَ عِباده الصّالِحینَ و جَمیعِ 

الشُّهَداء و الصِّدّیقینَ و الزّاکیاتِ الطَّیِّباتِ فیما تَغتَدِی و تَروحُ عَلَیکَ یَاابنَ امیرِالمؤمنین"

بنابه روایت ابن قولِوِیه درکامل الزیارات به جای "الزاکیات الطیبات"،"و الزاکیات الطیبات" آمده.

مقصود،در این صورت،عنایات خاصه ی خداوند متعال به قمر بنی هاشم علیه السلام است

که به دعای کسی و اسباب عادی حاصل نشده و تنها انبیاء و جانشینان آنها و 

شهدا و صدیقین بهرمند از آن مقام اند؛ مقامی که از آنِ هر ولی ای از اولیای حق نیست؛

فقط شامل خاصان درگاه الهی که غرق در جذبه ی عالم ملکوت و وارسته از تمام تعلقات

و فانی در ذات حق سبحانه و تعالی هستند، میشود. (ترجمه العباس/ص 198)

سلام مقطعی هم نه ... سلامی همیشگی، سلامی علی الدوام

سلامی که هیچ وقت قطع نمیشود.

برای ساقی تشنه لب باید هم یکی مثل خدا، شرابِ سلامش را علی الدوام سرازیر کند:

"سلام الله و سلام ملائکته ...«فیما تغتدی و تروح» علیک یاابن امیر المؤمنین"

آنها که عباس را شناخته اند، وصفش را اینگونه میگویند.

به تعبیر علامه مُقَرّم درالعباس«درعالم غیب بامشاهده حقایق به مقام وفضایل توآشناتر شده اند»

(ترجمه العباس/ص198)

عباس شناسان را که دیدیم، سر تعظیم شان بر آستانش فرود آمده بود.

ما عباس را ندیدیم ولی عباس شناسان را که در حیرت دیدیم، حیران شدیم.

ازحیرت عباس در چشمان عباس شناسان به حیرت افتادیم و ما هم با خوبان عالم 

هم صدا شدیم و سلام کردیم.

با قافله ای ازدل برتو سلام کردیم که در آن قافله،همه شهیدان وصدیقان وپاکان حضور داشتند.

همه خوبان، صبح و شب به او سلام میکنند، 

ولی شک ندارم که سلام یکی برایش خیلی مهم است.

سلامی که همیشه دلش رامی لرزاند وشاید بااین نام بتوان درحرمش اعتبار گرفت وجایی پیداکرد.

ازبین سلام همه نیکان عالم، سلام یکی برای او خیلی مهم بود: رقــیــه ...

.

.

ادامه دارد ........

عـــطـش ...
۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۰۹

راه عـبـاس شدن «2»

گفته اند در بهشت دائم به یکدیگر سلام میدهند: اِلّا قیلاً سَلاماً سَلاما (واقعه/26)

اما در همین دنیا هم میشود سراغ از جایی گرفت که صبح و شام سلام دریافت میکند.

به برکت حضور کسی که آنجا را کربلا کرده است وباب حسین،

و آن بزرگ عباس است که خدا هم در جرگه ی سلام دهندگان به او

 پیش تاز از همه براو سلام میدهد، به روایت امام صادق علیه السلام:

سَلامُ الله و سَلامُ مَلائِکَتهِ المُقَربین ...

کسی که صبح و شب مورد سلام خدا و همه خداییان عالم است ...

کسی که اینطور به همه دریاها و اقیانوس های سلام وصل باشد، جامی لبالب دارد.

درک این نکته که در مقابل چه دریای مواجی قرار گرفته ای، نوع دعاهایت را متفاوت میکند.

شفای بیمار و مشکلات مادی که عددی نیست، در محضر بزرگان باید بزرگ خواست.

همه چیز هست، بسم الله ...

امام صادق علیه السلام در زیارت سرور مظلومان، اباعبدالله الحسین علیه السلام میفرمایند:

"سلام الله و سلام ملائکته فیما تروح و تغدو و الزاکیات الطاهرات لک وعلیک السلام

الملائکته المقربین و المسلمین لک بقلوبهم و الناطقین بفضلک ..."

"سلام خدا و سلام فرشتگانش آن هنگام که شب می نمایی و صبح را به سر میبری برتو باد؛

سلام هایی پاک و مطهر. و برتو باد سلام ملائکه ی مقرب وآنان که با دلهایشان تسلیم تواند

و سخنگوی فضائلت میباشند ..."

باتوجه به این زیارت که شبیه زیارت حضرت عباس علیه السلام است،

برای ما روشن میشود که منزلت قمربنی هاشم، شبیه مقام سیدالشهدا صلوات الله علیه است.

(ترجمة العباس/ص 198)

خداهم همیشه به او سلام میرساند.

و چه سخت است فهم سلام خدا به عباس.

همان خدایی که بر محمد وآلش درود میفرستد در صلوات ...

خدا خودش را وقف درود بر اینان کرده است و این اخلاق خداست،

"تخلّقوا باخلاق الله"، شما هم خود را وقف آستانش کنید.

"یا ایّها الّذین امنوا ..." نوبت شماست، شماهم !

"صَلّوا عَلیه وَسَلّموا تَسلیما"(احزاب/56)

خدا بر عباس سلام میرساند :"سلام الله ..." شما هم !!!

.

.

ادامه دارد ...........

عـــطـش ...
۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۳۴

راه عـبـاس شدن «1»

وقتی امام معصوم سخنی فرمود،

روی تک تک عباراتش میشود تأمل کرد.

مثل زیارت حضرت عباس باصدا و نفس امام صادق علیه السلام.

امام صادق علیه السلام:

"کان عمُّنَا العباسُ بنُ عَلیّ نافِذَ البصیرَة، صُلبَ الایمانِ، جاهَدَ معَ ابی عبدالله، 

و اُبلیَ بَلاءً حَسناً، وَ مَضی شَهیداً."

"عموی ما عباس بن علی علیه السلام، بصیرتی نافذ و بینشی عظیم و ایمانی شدید داشت؛

در محضر امام حسین علیه السلام جهاد نمود و در راه حضرتش جانبازی و ایثاری تمام نمود

و شهید درگذشت."

زیارت و زیارت نامه را برای تحقیر زائر و سوزاندن دل او خلق نکرده اند، 

زیارت نامه آیینه ای است برای دیدن خود واقعی و اصلاح ضعف ها و تقویت خوبی ها.

زیارت نامه، شیوه نامه اجرایی برای زندگی است، راه رسیدن به صاحب آن حرم است،

الگویی است برای شبیه شدن. زیارت را باید این گونه دید،

عباس غبطه خور همه شهدا میشود تا همگان در رسیدن به مقامش قدری بیشتر تلاش کنند.

زیارت مأثور، زیارتی است که از جانب امام معصوم علیه السلام صادر شده باشد.

زیارت حضرت عباس هم زیارت مأثور است.

مگر چند امام زاده هستند که زیارت مأثور داشته باشند؟

از بین همه امام زادگان تنها سه تن هستند:

حضرت علی اکبر، حضرت عباس و حضرت معصومه.

بر روی ک تک عبارات آنها میشود تأمل کرد ...

.

.

ادامه دارد ..........


"برگرفته از کتاب راه عباس شدن"

ان شاءالله چند وقتی همراه با این کتاب پیش میرویم ...

عـــطـش ...