راه عـباس شدن «8»
آن قدر زیبا هستی که تورا قمربنی هاشم لقب میدهند، ماه خاندان بنی هاشم.
اما صبر کن ! تو از این زیباتری، زیباتر از این جلوه گری کن،
چنان که امام صادق علیه السلام توصیفت کرد، نقاب از چهره بردار!!!
تو بنده شایسته ی خدایی، دیگر برای اثبات زیبایی ات نیازی به ماه پاره بودن نداری!
محمد مصطفی صلی الله علیه وآله هم که باشی،
رسول بودنت آن قدر دل ربایی نمیکند که عبد بودنت ...
مگر در تشهد هر روزه نمازها این حقیقت جریان ندارد؟
اول او را به زیور عبد می ستاییم بعداز آن شهادت به رسول بودنش ...
نور عبد بودنت همه چشم ها را خیره کرده است، بر زندگی تیره دل های ماهم بتاب!
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَبدُ الصَّالِحُ ...
همه در کربلا با حسین اعتبار میگیرند،
او "اباعبدالله" است و همه عاشوراییان به اعتبار پدر بندگان بودنش(اباعبدالله)
فرزند اویند، چرا که همه خود را به ساحت عبد خدا شدن رسانده اند.
و هنوز این در برای کسانی که عزم بنده شدن داشته باشند، باز است.
تا حسین پدر آنها شود و آنها فرزند حسین.
و هرچه نسبت عبد بیشتر شود، قرب و نزدیکی با حسین بیشتر؛
تا رسیدن به مقام قرب به واسطه صلاح و پاکی دل،
به رمز عبد صالح رسیدن و عباس شدن:
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَبدُ الصَّالِحُ ...
و این است راز نزدیکی عباس به حسین، "عبد صالح" به "اباعبدالله"
همه کربلاییان را به مدال افتخار عبد بودن می ستایند،
از حسین ابا"عبد"الله ......... تا عباس"عبد"صالح
.
کربلا مجمع خاک ساران و بندگان است،
همه در گودال مقتل خویش شکسته اند ...
"در این سرا شکسته دلی می خرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است"
عُجب و کبر و غرور و منیّت را به حریم کربلا راهی نیست
هرکه باشی باید خاک شوی تا حسینی شوی.
تـربـت کـــربــلایـمان کـن ...
.
.
ادامه دارد .............