عـ ـ ـ طـ ـ ـ ش

بـر مـشـامـم نـرسـد بـوی حــــــــرم مــیـمــیـرم ...

عـ ـ ـ طـ ـ ـ ش

بـر مـشـامـم نـرسـد بـوی حــــــــرم مــیـمــیـرم ...

درباره بلاگ
عـ ـ ـ طـ ـ ـ ش
پیوندها
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۷

مراقب باش ...

اگر حلقه ی "و علی الارواح التی حلت بفنائک" تنگ نیست،

و تا "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" هست،

عاشوراییان هم هستند.

و نیز اگر حلقه ی سلام بر اصحاب حسین گشوده است؛

باید مراقب فرازهای قبلی عاشورا هم بود ...

... !!!


"برگرفته از کتاب ولعن الله شمرا"

عـــطـش ...
۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۳۳

"شهید محمدباقر مؤمنی راد"

"چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ "
قبل اذان صبح بود، با حالت عجیبی از خواب پرید.
گفت: حاجی! خواب دیدم ، قاصد امام حسین بود.
بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند:"به زودی به دیدارت خواهم آمد"
یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود:
"چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ " 
همینجور که داشت حرف میزد، گریه میکرد. صورتش شده بود خیس اشک.
دیگه تو حال خودش نبود. چند شب بعد هم شهید شد.
امام حسین علیه السلام به عهدش وفا کرد ...

راوی: حاج علی سیفی، همرزم شهید
.
.
.
سلامِ امشب به نیابت از شهید مؤمنی راد ...
السلام علیک یااباعبدالله ...

عـــطـش ...
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۰۷

دیوار ...

غم های من ازضربت میخ است به دیوار             

آن میخ که پـرهـای تـو را بـسـت به دیوار


آنـکس کـه هـوادار علی بـود چو اسـفند 

در آتـش در سـرخ شـد و جست به دیوار


از کـوچه بـه خانه دو قـدم بـوده و مــادر     

صدبار دراین فاصله خورده ست به دیوار


این کــوچه درِبـاغ بـهـشت است و بـه ظـاهر             

خورده ست چنان کوچه ی بن بست به دیوار


هرچند که آن کوچه و آن خانه دگر نیست                                               

امــا اثـر سـیـلیِ در هــست بـه دیـــوار


با قد خمیده کسی از دور می آید

یک دست به پهلو زده یک دست به دیوار


"مهدی رحیمی"

عـــطـش ...
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۱۱

ما را خوب بخر حسین ...

"اِنَّ الانسانَ لَفی خُسر"

در حال تمام شدنیم

جز عمر هم سرمایه ای نداریم

بگذار به پای تو بسوزیم و آب شویم 

ما را درِ خانه ات نگه دار ...

واین است راز آن فراز عاشورا که هر روز عاشوراییان زمزمه می کنند:

"الی یوم القیامة"

.

.

.

ما را خوب بخر حسین ...


"برگرفته از کتاب تا خدمت حسین"

عـــطـش ...
۰۲ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۴۷

خدا می بیند ...


به آیت الله بهجت (ره)

گفتند:

کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید.

فرمودند:

لازم نیست یک کتاب باشد.

یک کلمه کافی است، که بدانی

.

.

.

" خدا می بیند "

عـــطـش ...
۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۲۱

غروب جمعه ...

عـــطـش ...
۰۱ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۱۸

"شهید غلامرضا مستوفی(سعید)"

"اسم امام حسین علیه السلام کافیه"

محرم بود،داشتیم وسایل رو برای هیئت فردا میبردیم مسجدکه صدای روضه را ازتوی یک حسینیه 

شنید. راهش رو کج کرد و رفت سمت حسینیه.

بهش گفتم:کجا میری؟گفت:بیابریم عزاداری،اگه بریم مسجد وسایلو بذاریمعزاداری تموم میشه.

رفتیم توی حسینیه. مداح داشت عربی میخوند جمعیت هم سینه میزدند و گریه میکردند.

چند لحظه نگذشته بود که شانه های سعید شروع کرد به تکان خوردن، 

اسم امام حسین که میومد اینطوری میشد. دستش رو گذاشته بود رو پیشونیش

و داشت گریه میکرد. مدتی که گذشت بلند شدیم.

بیرون حسینیه ازش پرسیدم: مگه تو حرفای مداح رو فهمیدی؟ 

گفت:نه؛ خوب داشت از امام حسین میخوند.

اسم امام حسین کافیه تایه عاشق همه اتفاقات وصحنه های کربلا رو به یادبیاره 

و مظلومیت اهل بیت رو حس کنه.


منبع: کتاب شب و شبنم

.

.

.

سلام امشب به نیابت از شهید مستوفی

السلام علیک یا اباعبدالله ...


عـــطـش ...
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۱۶

الگوی زن مسلمان ...

زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها ازهمه ابعاد، زندگی ای همراه با کار و تلاش تکامل و تعالی

روحی یک انسان است. عبادت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک عبادت نمونه است.

(امام حسن مجتبی علیه السلام می گویند: شبی _شب جمعه ای_ مادرم به عبادت ایستاد و

تاصبح عبادت کرد، تا وقتی که طلوع فجر شد. شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا میکرد؛ 

مردم را دعا میکرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد.

صبح که شد گفتم:"یا اُمّاه" یک دعا برای خودت نکردی!یک شب تاصبح دعا،همه برای دیگران؟!

درجواب فرمودند:"یا بُنَیّ، الجّار ثُمَّ الدّار" اول دیگران بعد خودمان!)

این، آن روحیه ی والاست.

_آن عبادتش،آن فصاحت وبلاغتش،آن معرفت وحکمتش،آن جهادو مبارزه اش،

آن رفتارش به عنوان یک دختر،آن رفتارش به عنوان یک همسر،

آن رفتارش به عنوان یک مادر؛

این شخصیت جامع الاطراف فاطمه زهراست،

این الگوست. الگوی زن مسلمان این است. 

زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند؛ در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند؛

درمیدان جهادو مبارزه پیش قدم باشد؛ نسبت به زخارف دنیا وتجملاتِ کم ارزش بی اعتنا باشد؛

عفت وعصمت و طهارتش درحدی باشد که چشم ونظر هرزه ی بیگانه رابه خودیِ خود دفع کند؛

در محیط خانه دل آرام شوهر و فرزندانش باشد؛ 

مایه ی آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد؛

در دامن پرمهر و پرعطوفت فرزندان سالمی را ازلحاظ روانی تربیت کند.

مادر از هر سازنده ای، سازنده تر و با ارزش تر است.

این آن الگوی زن اسلامی است.


"برگرفته از کتاب انسان 250 ساله"

"بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه معصومین"


عـــطـش ...
۲۶ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۰

تأمل ...

ثُمَّ خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً .....

عـــطـش ...
۲۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۲۳

سقاخانه ...

                

عـــطـش ...
۲۴ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۳

"شهید حاج یدالله کلهر"

"زیارت عاشورا"

سفارشش نماز اول وقت بود. بعد از نماز هم کار همیشگی اش خوندن زیارت عاشورا ؛

حتی اگر مهمونی بود یاکار داشت یا موقع غذا بود تا زیارت عاشورا نمی خوند نمیومد.

توی عزای امام حسین علیه السلام سیاه میپوشید و صف اول سینه میزد.

خیلی ها عاشق عزاداریش بودند. وقت نوحه خونی و عزاداری کارشون شده بود 

نشستن کنار حاجی؛ بلکه از حالت های معنویش تاثیر بگیرند.


راوی: خانواده و دوستان شهید

.

.

.

سلام امشب به نیابت از شهید کلهر 

"السلام علیک یا اباعبدالله ..."

 

عـــطـش ...
۲۳ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۲۱

منم گدای فاطمه ...

عـــطـش ...
۲۰ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۷

22 بهمن ...

22 بهمن بایدسرمشق ماباشد در طول زندگی وبرای نسل های آینده ،
که همه آنها 22 بهمن راکه غلبه ایمان برکفر و الله برطاغوت بود،باید حفظ کنند و بزرگ بشمارند.

"امام خمینی"


انقلاب اسلامی یک حقیقت برخاسته از سنت الهی است و تا هنگامی که متکی بر

ایمان، عشق و علاقه مردم است، قدرتهای جهانی اگر با یکدیگر نیز متحد شوند

نمی توانند صدمه ای به این انقلاب و مردم وارد کنند.

22 بهمن متعلق به ملت ایران ، امام بزرگوار (ره)، و شهدا است .

دشمن تلاش دارد این ثروت عظیم ملی را متزلزل کند،

بنابراین باید با تمام قوا در صحنه بود و عاقلانه و مدبرانه حرکت کرد.

"امام خامنه ای"


عـــطـش ...

سفر بهانه بود،

قرار بود در مدینه نمانی!

قرار بود این "فاطمه" حرم داشته باشد ...


عـــطـش ...
۱۴ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۰

"شهید حاج عبدالمهدی مغفوری"

"محو روضه امام حسین علیه السلام"

هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع میکرد به خوندن،

تا اسم امام حسین میومد حاجی رو میدیدی که اشکش جاری شده. 

حال عجیبی میشد توی روضه امام حسین، انگار توی عالم دیگه ای سیر میکرد.

یه بار وسط روضه مصطفی رفته بود بشینه روی پاش؛ 

متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش.

گریه کنون اومد پیش من و گفت:"بابا منو دوست نداره،هرچی گفتم جوابمو نداد."

روضه که تموم شد گفتم:"حاجی! مصطفی اینطوری میگه."

با تعجب گفت:"خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم."

از بس محو روضه بود ...

 

راوی: همسر شهید

.

.

.

سلام امشب به نیابت از شهید مغفوری ...

"السلام علیک یا اباعبدالله"


عـــطـش ...