۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۴
تشنگیِ راز ...
"لِیَرغَبَ المُؤمِنُ فی لِقاءِ رَبِّه ..."
عجب رازی در این رمز نهفته است!
کربلا آمیزه ی کرب است و بلا ...
و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است.
و آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند، تشنگیِ راز است.
و اگر کربلاییان تا اوج آن تشنگی _که می دانی_ نرسند،
چگونه جانشان سرچشمه ی رحیق مختوم بهشت شود؟
آن شراب طهورکه شنیده ای بهشتیان را می خورانند، میکده اش کربلاست
و خراباتیانش این مستانند که این چنین بی سر و دست و پا افتاده اند.
آن شراب طهور را که شنیده ای، تنها تشنگان راز را می نوشانند
و ساقی اش حسین است؛
حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین.
"برگرفته از کتاب فتح خون"
۹۲/۰۹/۱۵
احسنت