۲۸ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۰
وصال رئوف و فراق غریب ...
شب جمعه است ...
شبِ عـطــر سـیـب ...
شبِ کــــــربـــلا ...
وصال رئوف و فراق غریب ...
میدانم ، میدانم آنقدر عطفت بی انتهاست که رضایم میکنی
میدانی آنقدر دل تنگ بوی سیب های حرم جد غریبت هستم،
که به راضی کردنت محتاج ...
میدانم مشهدت سکوی پرواز به کربلاست
میدانی که چقدر به این پرواز نیازمندم
پس بال و پرم بده ، رهایم کن
تا اوج
تا حرم
تا کــربـلا
شب جمعه / لحظه تحویل / حرم
جاتون خالی ...
۹۲/۱۲/۲۸